لطفا صبر کنید ...
-
ساده كه باشى....شال گردنت را به او ميبخشى....بربرى داغ پاييز واقعا عشق بازيست. ..ادم هاى ساده را دوست دارم...بوى ناب ادميت ميدهند...ساده كه ميشوى فرمول نميخواهى...ايكس توهميشه مساوى ايگرك است...درگير راديكال وانتگرال نيستى...هرجايى به سادگى محاسبه ميشوى...ساده كه كه ميشوى حجم ندارى...جايى نميگيرى...زودبه ياد مى آيى و دير از خاطرميروى...
-
ساده كه ميشوى كوچك ميشوى توى دل هركسى جا ميشوى....
بي تعــــــــــــــــارف بگویم .. " تو بـُــــــــــــردي " امـــــــــــــا حواست هست ؟ ؟ ؟
من یارتــــــــــــــ بودم نه حریـفـتـــــــــٓ ...!
مـــــواظب بـــاش
اگــــــــــــــــــــر از شنــــیــدن صــــداش دلــــت لــــرزیـــد
اگـــــــه هــــــــرچـــــی بــــــدی کـــــــــرد تـــو فـــــرار نــکـــــردی و مـــــوندی
دیگه تــــــــــــــــــــمومــــــــــــه
اونــــ
شــــده هــــمه دنــــیات
به کوه گفتم عشق چیست ؟ لرزید
به ابر گفتم عشق چیست؟ بارید
به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید
به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد
.
.
و به انسان گفتم عشق چیست؟
اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:
دیوانگیست!!
فــکــرشــو بــکــن...
نــصــف شــب بــارون شــدیــد بــبــاره،مـــاهــم تــو تــخــت کــنــار هـــم خــوابــیــده بــاشــیــم..
یــهــو صــدای یــه رعــدو بــرق خــفــیــف بــیــاد جــفــتــمــونــو بــیــدار کــنــه..
از تــرس بــرگــرده طــرف مــن و دســتــمــو بــذاره رو کــمــرش..مــنــم واســه ایــنــکــه بــیــشـتــر احـســاس امــنــیــت کــنــه مــحــکــم بــغــلــش بــگــیــرم و تــا صــبــح کــنــارش بــیــدار بــمــونــم..
لـایـکـشـم یـه دنـیـا حـسـرت
تـ ـو بـ ـرو…
مـ ـن هم برای اینکـ ـه راحـ ـت تربروی…
می گویـ ـم : برو “خیـ ـالی نیسـ ـت “
امـ ـا…
کیسـ ـت که ندانـ ـد…
بی تـ ـو…
تنهـ ــا چیـ ـزی کـ ــه هسـ ـت…
“خیـ ـال توسـ ـت” …
فرصت پروانگی مابین دستان من است در فضــای تنگ آغـــوشم بیــــا پرواز کن . لامپ را خاموش کن حالا که شب آغاز شد چشــم هایت را ببند و دکمــه ها را بـاز کن . . .
من بودم
تو
و یک عالمه حرف...
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد
برسون به دلم دلتو
برســــون خودتو
----
یه دروغ قشنگه چشات
تو بگو چی بگم به چشات
چرا پامو پس بکشم
مگه میشه نفس بکشم
چرا رنگ غروبه چشات
چقد اینجوری خوبه چشات
تب زلزله تو تنمه
چشات انگاری عاشقمه !
-----
ی بار دیدمت حالا عمر منی
با چشات چرا حرف میزنی
نری دل بکنی
حــــواس نمیذاری برام به خــــدا
چی میشه ته دنیای ما!
چی داری میگی بازم با اون چشات
ی دروغ قشنگه چشات!
از همه خسته ام …
فقط، فقط "تو" کنارم باش …
بوی عطرت کافیست، برای تمام زندگیم. ….
دلم لک زده…
برای یک عاشقانه ی آرام
که سرم را بگذاری روی سینه ات
و بگذاری گله کنم
از تمام کابوسهایی
شب های نبودنت
هیچی قشــــنگ تر از این نیست که
وقتی صبح آروم داری چشماتو باز میکنی
ببنی به چشم هات زل زده
با انگشتای مردونش گونت لمس میکنه
و میگه : صبح به خیر خانومم
گاهی
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﻨﯽ
ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ
ﻧﮕﺎﻫﺶ میکنی
ﺍﺷﮑﺎﺕ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ میشه
ﺗﻮی ﺩلت میگی
ﻧﺒﺎشی
ﻣﯿﻤﯿـــــﺮﻡ
همیشه باش
فکرشو کن…
یه روزی داریم دست تو دست هم تو خیابون راه میریم…
بچه مونم تو بغلمونه…
اونایی که مارو میبینن میگن:
اینا بالاخره ازدواج کردن…
مـــــن
به عشق تو صبح ها چشم باز میکنم
به عشق تو نفس میکشم
به عشق تو راه میـــــــروم
به عشق و با یاد تو شب ها به خواب میروم
به عشق تو زنـــــــده ام …
مــــن
بی تــــو و عشـــــقت ..
هیــــــچـم .. هیــــــچ .. !!
مثل یک زنجیری که صد سال زیر برف و باران می ماند
ولی ازهم جدا نمیشه"
امید وارهستم که بمانیم بمیریم ولی ازهم جدا نشویم
"عشــــــق"
قشنگ ترین اتفاق دنـــــیاست
آرزو دارم این احـــــساس قشنگ رو
در کنار شخصی که آرزوش رو داری تجربه کنی
